پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟ ✔️ بهترین سبک های پرایس اکشن کدامند؟

پرایس اکش چیست؟ بهترین سبک پرایس اکشن کدام است؟

 پرایس اکشن به عنوان فرزندِ محبوبِ تحلیل تکنیکال، یکی از پرطرفدار ترین و کاربردی ترین روش هایی است که معامله گران با استفاده از آن به بررسی نمودار های قیمتی می‌پردازند.

یک معامله گر پرایس اکشن، صرفا با زیر نظر گرفتن چارتِ عریان و با تکیه بر تجاربی که بهای آنرا با ارزشمند ترین دارایی خود یعنی زمان پرداخت کرده است، دستِ بازار را خوانده و سناریو های احتمالی آینده بازار را پیشبینی می‌کند.سپس به کمک استراتژی و قوانینی از پیش تعیین شده که مانند لباس برای خود و متناسب با خود طراحی کرده است، موقعیت های معاملاتی مناسب که می‌تواند به سود منجر شود را شناسایی کرده و نهایتا وارد معامله می‌شود.

آنچه در مقاله پرایس اکشن می خوانید!

پرایس اکشن چیست؟

یکی از دلایل محبوبیت این سبک در میان تریدر ها، سادگی و در عین حال کارآمد بودنِ این سبک است. در معامله گری به سبک پرایس اکشن، بیشتر تمرکز روی خودِ قیمت است چرا که قیمت همه اطلاعات مورد نیاز تریدر را در بر دارد. فقط کافیست چارت را با عینک پرایس اکشن نگاه کنیم تا بازار، خود هر چه در چنته دارد را رو کرده و به ما نشان دهد که احتمالا آینده بازار چگونه خواهد بود.

سبک Price Action معمولا میانه خوبی با ابزار های پیچیده و اندیکاتور های عجیب و غریب ندارد. پرایس اکشن کار ها چارت های خود را تمیز نگه داشته و فضای مانیتور را با اندیکاتور های مختلف اشغال نمی‌کنند.آنها ممکن است خطوطی ساده روی چارت ترسیم کنند یا نواحی خاصی از نمودار را که از نظرشان مهم است مشخص کنند اما مراقب باشید! در حضور معامله گران پرایس اکشن، نباید کلمه اندیکاتور را با صدای بلند تلفظ کنید چرا که آنها معتقدند که داده های نمایش داده شده توسط اندیکاتور ها، از خودِ قیمت مشتق می‌شوند بنابراین صرفا قیمت را مطالعه کرده و استفاده از اندیکاتور ها را بی فایده و ناکارآمد می‌شمرند.

معامله گری به سبک Price Action چیست؟

معامله گری به سبک پرایس اکشن به سادگی شامل مطالعه و بررسی رفتار فعلی قیمت روی نمودار، استفاده از آن برای پیشبینی و تشخیص رفتار آینده بازار و به کار گیری این پیشبینی در جهت ورود به معامله، مدیریت آن و در نهایت خروج از معامله است.

چگونگی حرکات قیمت در واحد زمان می‌تواند حاوی اطلاعات و سرنخ هایی باشد که به معامله گر در اتخاذ تصمیمات معاملاتی کمک می‌کند. در ادامه برخی از ویژگی های رفتاری قیمت روی نمودار، که می‌تواند برای تریدر سودمند باشند را توضیح داده ایم.

مفاهیم متداول پرایس اکشن:

  • چگونگی وضعیت کندل ها : شامل اندازه نسبت به کندل های قبلی، قیمت باز و بسته شدن،قیمت سقف و کف کندل،صعودی یا نزولی بودن و وجود یا عدم وجود سایه در بالا و پایین کندل.
  • نواحی حمایت و مقاومت:  شامل سقف ها و کف های قبلی، قیمت بسته شدنِ روز قبل، میانگین متحرک،خطوط روند، نواحی PRZ وغیره.
  • مومنتوم: ضعیف یا قوی بودن حرکات قیمت.
  • نواحی عرضه و تقاضا: تشخیص محدوده های قیمتی که در آن ها موسسات مالی و بانک ها اقدام به خرید و فروش می‌کنند.
  • انواع گپ: شامل شکاف هایی میان کندل فعلی و کندل های قبلی یا فاصله میان قیمت فعلی تا نقطه شکست که می‌تواند قدرت یا ضعف حرکت قیمت را تایید یا رد کند.
  • الگو های پرایس اکشن: تشخیص الگو های پرایس اکشن کلاسیک مانند کف و سقف دوقلو، الگوی سر و شانه ، گُوِه صعودی و نزولی(Wedge) و غیره که می‌توانند حاوی اطلاعاتی راجع به جهت احتمالی حرکت قیمت در آینده باشند.
  • پولبک ها: شامل قدرت،ضعف و عمقِ حرکات برگشتی بازار که می‌تواند اطلاعاتی راجع به ادامه یا پایان روند فعلی ارئه دهد.
  • الگو های شمعی: که شامل آرایش خاصی از قرارگیری کندل ها در کنار یکدیگر هستند و اگر نزدیک به نواحی حمایت مقاومت شکل بگیرند می‌توانند نشان دهنده برگشت احتمالی جهت بازار باشند.

با اینکه لیست نسبتا بزرگی ارائه دادیم، این تمام مواردی نیست که در معامله گری پرایس اکشن مورد بررسی قرار می‌گیرند.لازم است بدانیم، که پرایس اکشن خود دارای زیرمجموعه ها و زیر شاخه های زیادی است که هر کدام دارای ویژگی های عمومی و خصوصی هستند و در این مقاله متداول ترین های آن معرفی و بررسی خواهد شد.

تفاوت سبک های مختلف در چیست؟

زیر شاخه های مختلف پرایس اکشن ممکن است برای رصد کردن رفتار بازار، موارد متفاوتی را برای مطالعه برگزینند یا برای موارد یکسان، اهمیت متفاوتی قائل شوند.آنها حتی در دایره واژگان، اصطلاحات، تعاریف و اصول با یکدیگر متفاوت اند.

با این حال نقطه مشترک همه زیر سبک های پرایس اکشن این است که در واقع یک تریدر در رفتار قیمت ، به دنبال نشانه ها و سر نخ هایی می‌گردد که به او کمک می‌کنند، راجع به حرکات بعدی قیمت ایده پردازی کرده و از آن ایده  ها برای ورود، خروج و یا حتی منتظر ماندن و وارد نشدن به معامله، استفاده کند .

البته نباید فراموش کرد که در معامله گری همه چیز در سایه احتمالات رخ می‌دهد و با استفاده از هیچ سبکی نمی‌توان همیشه آینده بازار را درست پیشبینی کرد. تنها کاری که یک تریدر حرفه ای می‌تواند در جهت کسب سود انجام دهد این است که سعی کند به کمک دانش و تجربه خود، احتمال حرکت قیمت به یک سمت را درست تخمین زده و به کمک استراتژی های مدیریت ریسک، در بلند مدت سود ساز باشد.

پرایس اکشن کلاسیک و مدرن:

زیر شاخه های این سبک از لحاظ اینکه برای مطالعه قیمت بیشتر به چه عواملی روی چارت اهمیت می‌دهند به دو گروه پرایس اکشن کلاسیک و مدرن تقسیم می‌شوند.

معامله گر در پرایس اکشن کلاسیک تمرکز بیشتری روی مفاهیم تحلیل تکنیکال وجود دارد که عبارت اند از روند ها، الگو های شمعی، الگو های نموداری، حمایت،مقاومت و غیره.

در مقابل در پرایس اکشن مدرن،در کنار مفاهیم تحلیل تکنیکال، به بررسی عوامل دیگری نیز پرداخته می‌شود که عبارت اند از نواحی عرضه و تقاضا،اوردر بلاک ها، جریان سفارشات سازمانی(Institutional Order Flow)، پول هوشمند و غیره.

در این مقاله متداول ترین و پر طرفدار ترین سبک های Price Action را از هر دو گروه کلاسیک و مدرن بررسی خواهیم نمود.

برای دسترسی به مقاله ها و آموزش های رایگان در زمینه فارکس، سایت تریدر ایرانی همیشه در کنار شماست.

بهترین سبک پرایس اکشن کدام است؟

معامله گری حرفه ای است که با عدم قطعیت سروکار دارد  و مسیر رسیدن به موفقیت در این حرفه برای افرادِ مختلف ، متفاوت است . اگر از دو ریاضیدان بخواهیم که به کمک یکدیگر یک مسئله ریاضی را حل کنند ، آنها با احتمال زیاد این کار را با اتفاق نظر و بدون به قتل رساندن یکدیگر انجام می‌دهند و پاسخ مسئله مورد تایید هر دو خواهد بود اما اگر از دو روانشناس بخواهیم به کمک یکدیگر یک بیمار را درمان کنند ، احتمالا در پایان روز هر دو روانشناس را از دست خواهیم داد.

معامله گری از این نظر مشابه روانشناسی است . بنابراین دور از انتظار نیست که منابع آموزشی پرایس اکشن یا هر سبک دیگر، با یکدیگر متفاوت یا حتی در برخی جزئیات با هم مخالف باشند و این موضوع باعث شده که معدود معامله گران موفقی که فعالیت آموزشی انجام می‌دهند ، مطالب متفاوتی را در آموزش سبک خود ارائه دهند.

در این مقاله قصد داریم از میان ده ها زیر سبک پرایس اکشن، چند مورد از رایج ترین ها را بررسی کرده و مزه تکه ای کوچک از هر کدام را بچشیم. بدین ترتیب با توجه به روحیات و توانایی های شخصی تان این شما هستید که می توانید بهترین سبک پرایس اکشن را برای خود انتخاب کنید.

سبک پرایس اکشن البروکس (Al Brooks)

"چیزی را معامله کنید که می‌بینید (رفتار قیمت) ، نه آنچه امیدوارید ببینید !"

یکی از محبوب ترین های دنیای معامله گری، ال بروکس است. احتمالا افراد زیادی باشند که سبک او را بهترین سبک پرایس اکشن می دانند. تریدر و استادِ پرایس اکشنِ 71 ساله ای که سال ها پیش،حرفه خود را از جراحی چشم به معامله گری تغییر داد و به یکی از تاثیر گذار ترین چهره های سبک پرایس اکشن تبدیل شد. از نظر البروکس، اطلاعاتی که حرکات قیمت در اختیار ما قرار می‌دهند، به مراتب از هر اطلاعات دیگری مهمتر است بنابراین ابزار های مورد استفاده در سبک پرایس اکشن البروکس، صرفا نمودار شمعی و یک یا چند میانگین متحرک نمایی است که استفاده زیادی هم از آن نخواهیم کرد.

البروکس مبدع یکی از بهترین سبک های پرایش اکشن

بررسی سبک البروکس و ویژگی های آن:

استفاده از سبک پرایس اکشن ال بروکس تقریبا در همه بازار ها ممکن است و مفاهیم این سبک در تمام تایم فریم ها صدق می‌کند . با این حال او معامله در تایم فریم های زیرِ پنج دقیقه را پیشنهاد نمی‌کند چرا که معتقد است در تایم فریم های پایین ،معامله گر وقت کافی برای بررسی همه جوانب و تصمیم گیری صحیح را نخواهد داشت.

به گفته خودش، او حرکات قیمت را کمی متفاوت تر از بقیه معامله گران بررسی می‌کند. او معتقد است که هر تیک حرکت قیمت حاوی اطلاعاتی مهم است و هیچ چیز در بازار نویز نیست. بنابراین هر تایم فریم در بر دارنده اطلاعات بسیار زیادی است و تریدر برای کسب سود، لازم نیست همه این اطلاعات را ببیند و تشخیص دهد. اما هر چه جزئیات بیشتری روی نمودار ببینیم، فرصت های معاملاتی بیشتری را تشخیص خواهیم داد.

ال بروکس در یک دوره آموزشی صد ساعته و چهار کتاب، دانشِ پرایس اکشن خود را به طرفداران این سبک آموزش می‌دهد. او در این منابع، همه مفاهیم و اصول بررسی حرکات قیمت روی نمودار را به صورت گسترده بررسی کرده و هر آنچه مخاطب برای تبدیل شدن به یک تریدر حرفه ای نیاز دارد را در اختیار او می‌گذارد.

در ادامه برخی از مطالب و سر فصل های پرایس اکشن البروکس را توضیح داده ایم.

کندل سیگنال و کندل ورود (Signal Bar & Entry Bar ):

در سبک پرایس اکشن البروکس، یکی از روش های ورود به معامله این است که پس از بررسی موارد متعدد روی نمودار، منتظر تشکیل یک کندل سیگنال (Signal Bar) هستیم تا بتوانیم با قرار دادن سفارش خرید و فروش روی سقف یا کف این کندل، وارد معامله شویم.

به کندلی که پس از سیگنال بار تشکیل شده و سفارش خرید یا فروش را فعال می‌کند، کندلِ ورود(Entry Bar) گفته می‌شود.

در تصویر زیر، در سمت چپ، کندل سیگنال نزولی و بلافاصله پس از آن کندل ورود به معامله فروش مشاهده می‌شود. همچنین در سمت راست کندل سیگنال صعودی و پس از آن کندل ورود به معامله خرید را می‌بینیم.

مثال کندل سینگنال و گندل ورود در پرایس اکشن البروکس

پولبک ها (Pullbacks):

در یک روند صعودی هنگامی که قیمت از حد ضرر دور می‌شود، معامله گرانِ خوشبختی که در قیمت های پایین تر خرید کرده اند به تدریج سود های خود را برداشته و حجم معاملات خود را کاهش می‌دهند تا از ریسکِ برگشت بازار و از دست رفتن سود های کسب شده در امان بمانند. این موضوع بر حرکات قیمت اثر گذاشته و باعث می‌شود روی نمودار، رفتار های برگشتیِ نزولی مشاهده شود.همچنین در روند نزولی، چنانچه قیمت از حد ضرر معامله گران دور شود، معامله گران با کم کردن حجم معاملات خود قیمت را موقتا با بالا هدایت می‌کنند.در پرایس اکشن به این پدیده پولبک گفته می‌شود.

در پرایس اکشن ال بروکس، پولبک ها از اهمیت زیادی برخوردار اند و می‌توانند اطلاعات زیادی راجع به ادامه یا پایان روند ارائه دهند. در تصویر زیر مثال هایی از انواع پولبک ها نمایش داده شده است.

انواع پولبک PB در پرایس اکشن

چرخه های بازار(Market Cycles):

یکی از مهمترین مفاهیمِ پرایس اکشن البروکس، چرخه بازار است. طبقِ این مدل ذهنی، هرگاه نمودار را مشاهده کنیم، بازار در یکی از این چهار چرخه به سر می‌برد:

  • 1-شکست (Breakout)
  • 2- کانالِ باریک(Tight Channel)
  • 3-کانالِ عریض(Broad Channel)
  • 4-محدوده معاملاتی(Trading Range)

به تصاویر زیر توجه کنید:

انواع چرخه بازار در سبک البروکس

هر کدام از چرخه های بازار ویژگی های مخصوص به خود را دارند. شناخت و تشخیص اینکه بازار در کدام چرخه حرکت می‌کند و پیشبینی چرخه بعدی، به معامله گر کمک می‌کند، در هر زمانی متناسب با شرایط بازار معامله کند. چرا که معامله کردن در هر کدام از چرخه ها، استراتژی و قوانینِ خاص خود را می‌طلبد.

به عنوان مثال، زمانی که بازار در چرخه شکست صعودی قرار دارد، معامله گر می‌بایست به بهانه های مختلف هر چه سریع تر وارد موقعیت خرید شود و حد ضرر خود را زیر اولین کندل شکست قرار دهد. اما اگر بازار در چرخه  دیگری باشد، معامله گر باید به استراتژی مخصوصِ آن چرخه عمل  کند.

احتمالات(Probability):

اگر بگوییم که احتمالات مهمترین بخش معامله گری در سبک پرایس اکشن ال بروکس  است، اغراق نکرده ایم.هدف از همه مطالعات و بررسی هایی که در این سبک روی نمودار قیمت انجام می‌شود، نهایتا این است که بتوانیم  احتمال حرکت قیمت از نقطه ای به نقطه دیگر را به درستی تخمین بزنیم. سپس متناسب با احتمال برآورد شده، نسبت ریسک به ریوارد خود را تنظیم کرده و با خیال راحت وارد معامله می‌شویم چرا که در بلند مدت احتمالات و مدیریت ریسک اتخاذ شده، حسابی سبز رنگ برای ما خواهد ساخت.

سوینگ و اسکلپ (Swing and Scalp):

در سبک پرایس اکشن البروکس، معاملات به دو نوع اسکلپ و سویینگ تقسیم می‌شوند.

البته سبک های پرایس اکشن مختلف ممکن است تعاریف متفاوتی برای این دو واژه ارائه دهند اما طبق پرایس اکشن البروکس، سوینگ ها معاملاتی هستند با احتمال موفقیت 40 درصد و ریسک به ریواردِ حداقل 2/1 که معمولا برای به نتیجه رسیدن، به زمان بیشتری نیاز دارند. به عبارت دیگر سوینگ یعنی معامله های کم احتمال، کم ریسک ولی پُر سود.

در مقابل اسکلپ به معاملاتی گفته می‌شود که دارای احتمال موفقیت بالایی هستند ولی در   عوض ریسک به ریوارد نامتناسب تری دارند. معامله گرانِ مختلف، بسته به سلیقه، ویژگی های شخصیتی و میزان مهارت، روشِ سویینگ، اسکلپ یا هر دو را برای انجام معاملات خود انتخاب می‌کنند.

مزایای سبک البروکس:

  • معامله گر با استفاده از این سبک، به بررسی الگو ها و رفتار قیمت می‌پردازد و به کمک اطلاعاتِ ارزشمندی که استخراج می‌کند، فرصت های معاملاتی را تشخیص داده و از آنها به نفع خود استفاده می‌کند.
  • . این سبک در همه بازار ها و تایم فریم ها قابل استفاده است و برای موقعیت های مختلف در بازار، دستورالعمل ها و استراتژی های مناسبی ارائه می‌دهد.
  • از دیگر مزایای سبک ال بروکس، تمرکز بر مدیریت ریسک است که به تریدر کمک می‌کند ضرر های خود را به حداقل  برساند و در بلند مدت بقای خود را حفظ کند.

معایب سبک البروکس:

  • یکی از معایب سبک ال بروکس این است که برای یادگیری آن لازم است مفاهیم پایه تحلیل تکنیکال و معامله گری را از قبل بدانیم . بنابراین ممکن است برای تازه واردان مناسب نباشد.
  • یکی دیگر از ویژگی های این سبک این است که بسیار متکی به تصمیم گیری می‌باشد و نمی‌توان قوانینی ثابت برای ورود و خروج از معامله وضع و همواره به آن عمل کرد. بنابراین این سبک ممکن است برای تریدر هایی که تمایل دارند از اصولی مشخص و ثابت برای انجام معاملات خود استفاده کنند، مناسب نباشد.
  • برای آشنایی بیشتر با البروکس و سبک پرایس اکشن او، وبسایت شخصی اش در این لینک را مشاهده کنید.

سبک پرایس اکشن لنس بگز (Lance Beggs):

عدم قطعیت در ذات بازار نهفته است! تازه وارد ها شکست می‌خورند زیرا در جایی که قطعیت وجود ندارد به دنبال اطمینان می‌گردند و حرفه ای ها موفق می‌شوند چون یاد می‌گیرند چطور با عدم اطمینان زندگی کنند

پرایس اکشن سبک لنس بگز

لنس بگز یکی از دیگر چهره های مشهور دنیای پرایس اکشن، استادی قابل اعتماد و با تجربه است که در مسیر شغلی خود سختی های فراوانی را پشت سر گذاشته و سرد و گرمِ صنعتِ معامله گری را چشیده است.

لنس بگز که سابقا خلبان ارتش بوده ، شغل پر درآمد خود را به دلیل تنفر از بروکراسی حاکم در محل کار، رها کرده و پس از چند سال مطالعه در زمینه مورد علاقه خود یعنی احتمالات، به حرفه معامله گری پرداخت. او ابتدا معامله های خود را روی تایم فریم های بزرگ شروع کرده و به تدریج به تایم فریم های کوچکتر روی آورد. از نظر لنس بگز ، تازه کاران در ابتدای راه می‌بایست با استفاده از آزمون و خطا، تایم فریم معاملاتی مناسب با ویژگی های شخصیتی خود را پیدا کنند. در غیر این صورت نمی‌توانند در دراز مدت عملکرد بهینه ای از خود نشان دهند.

لنس بگز چکیده دانش و تجربه خود را در کتابی به نام YTC گردآوری کرده است . این کتاب برای معامله گرانی مناسب است که حداقل پیش نیاز هایی از تحلیل تکنیکال را از قبل آموخته باشند و تریدر های تازه کار می‌بایست پیش از مطالعه کتاب پرایس اکشن لنس بگز، مفاهیم پایه ترید را بیاموزند. لنس بگز در کتاب خود درکی عمیق از پرایس اکشن ارائه داده و چگونگی به کارگیری آن در بازار را آموزش می‌دهد. او همواره تاکید دارد که درک حرکات قیمت برای اتخاذ تصمیمات معاملاتی امری ضروری است.

مانند سبک های دیگر، در این سبک نیز داشتن یک برنامه معاملاتی دقیق و شفاف، جز ضروریات است و لنس بگز  در آموزش های خود به

معامله گر کمک می‌کند تا برنامه معاملاتی متناسب با شخصیت خود را طراحی کرده و از آن استفاده کند.

لنس بگز از چه تایم فریم هایی استفاده می کند؟

در سبک پرایس اکشن لنس بگز، از سه تایم فریم معاملاتی استفاده می‌شود:

  • تایم فریم بزرگ (30 دقیقه): که به تایم فریم ساختار منسوب است و در آن نواحی حمایت و مقاومت مشخص می‌شود.
  • تایم فریم اصلی در سبک پرایس اکشن لنس 30 دقیقه است

  • تایم فریم معاملاتی (3 دقیقه): در این تایم فریم رفتار و حرکات قیمت را در چارچوب تایم فریم معاملاتی بزرگتر، بررسی می‌شود.
  • تایم فریم کوچک (1 دقیقه): در این تایم فریم جزئیات بیشتری بررسی شده و نقاط ورود و خروج بهینه سازی می‌شود.

مفاهیم پایه در سبک پرایس اکشن لنس بگز :

در پرایس اکشن لنس بگز، برای مطالعه و بررسی نمودارِ قیمت، از مفاهیم پرایس اکشن کلاسیک استفاده می‌شود که در ادامه برخی از آنها را بررسی میکنیم.

نواحی حمایت و مقاومت(Support And Resistance Levels):

طبق تعریف لنس بگز، حمایت و مقاومت سطوحی هستند که مانعِ پیش رَوی قیمت می‌شوند. نواحی حمایت مانع از پایین تر رفتن قیمت می‌شوند و نواحی مقاومت، مانند سقف عمل کرده و مانع از بالاتر رفتن قیمت می‌شوند.

روند صعودی و نزولی (Uptrend & Downtrend):

زمانی که بازار سقف ها و کف های بالاتر می‌سازد در روند صعودی و زمانی که سقف ها و کف های پایین تر می‌سازد در روند نزولی قرار دارد. به تصاویر زیر توجه کنید:

قدرت و ضعف (Strength And Weakness):

با رصد کردن رفتار قیمت، می‌توان دریافت که کدام سمت بازار قوی تر و کدام ضعیف تر است. به عبارت دیگر می‌توان کشف کرد که قدرت، دست خریداران است یا فروشندگان.لنس بگز به عنوان پیش فرض ، جهت حرکت قیمت در آینده را به سمتِ قدرتمند ترِ بازار در نظر می‌گیرد.

شکست (Breakout) :

در پرایس اکشن لنس بگز، شکست به معنای پیشروی قیمت از یک ناحیه حمایت یا مقاومت است. بنابراین اگر قیمت موفق شود از یک ناحیه حمایت پایین تر رود شکست اتفاق افتاده است. همچنین اگر قیمت بتواند از یک ناحیه مقاومت بالاتر رود، به این پدیده شکست می‌گوییم.

هدف نهایی سبک پرایس اکشن لنس بگز، تشخیص سوگیریِ کوتاه مدت حرکات قیمت است که به آن بایِس(Bias)گفته می‌شود (صعودی یا نزولی بودن حرکات بعدی قیمت).سپس حرکات قیمت مخالف با بایِس، بررسی می‌شود که اگر قدرتمند باشد به معنای این است که بازار طبق انتظار،پیش نمی‌رود و معامله گر می‌بایست صبر کند تا بازار سر نخ های بیشتری را به او نشان دهد.

همچنین  در این سبک ، سعی بر این است که به اصطلاح، دستِ معامله گرانِ دیگر را بخوانیم .احساسات ترس و طمع در دیگر معامله گران، آنها را به اشتباه می‌اندازد و ما با تشخیص این احساسات در بازار می‌توانیم از اشتباه معامله گران دیگر به نفع خود استفاده کنیم.

ستاپ های معاملاتی سبک لنس بگز:

در پرایس اکشن لنس بگز، از پنج ستاپ معاملاتی استفاده می‌شود. توجه کنید که در همه ستاپ ها اگر نواحی حمایت و مقاومت، متعلق به تایم فریم بالاتر باشد، احتمال موفقیت ستاپ بیشتر می‌شود.همچنین در استفاده از همه ستاپ ها می‌بایست قبل از ورود، وضعیت ریسک به ریوارد معامله در شرایط مناسبی باشد.

ستاپ تست حمایت یا مقاومت (TST):

این ستاپ زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که انتظار داریم  که قیمت موفق به شکستِ حمایت یا مقاومت نشود.

ستاپ شکست ناموفق (BOF):

این ستاپ زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که انتظار داریم در یک ناحیه حمایت و مقاومت شکست ناموفق رخ دهد. در این ستاپ ، بر روی چارت به دنبال نشانه های ضعف خواهیم بود .

ستاپ شکست ناموفق لنس

ستاپ پولبک بعد از شکست (BPB):

این ستاپ زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که انتظار داریم یک ناحیه حمایت و مقاومت شکسته شود و پس از آن بر روی چارت به دنبال نشانه های ضعف در پولبک پس از شکست خواهیم بود .

ستاپ پولبک بعد از شکست

ستاپ پولبک ساده در روند (PB):

این ستاپ زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرد که انتظار داریم یک روند صعودی یا نزولی ، به مسیر خود ادامه دهد و در پولبک های روند به دنبال نشانه های ضعف هستیم. وجود نشانه های ضعف در پولبک می‌تواند نشانه ادامه روند باشد.

ستاپ pb در پرایس اکشن لنس بگز

ستاپ پولبک پیچیده در روند (CPB):

زمانی که روندی در حال ضعیف  شدن است ، از بازار انتظار اصلاح پیچیده (Complex Pullback)خواهیم داشت .در چنین شرایطی منتظر فرصت معاملاتی می‌مانیم. همچنین یک پولبک  ناموفق که قادر نیست روند را بازگرداند می‌تواند برای ما یک موقعیت معاملاتی CPB  بسازد.

ستاپ cpb در پرایس اکشن لنس

مزایای سبک لنس بگز:

  • پرایس اکشن لنس بگز یکی از ساده ترین زیر سبک های پرایس اکشن است که در بر دارنده مفاهیم و مباحثی ملموس و قابل درک می‌باشد.
  • دیدگاه جالبی که لنس بگز راجع به رفتار قیمت و عوامل تاثیر گذار بر آن ارائه داده، برای مخاطب بسیار جذاب خواهد بود.
  •  در این سبک، چگونگی انتخاب نقاط ورود و خروج، کاملا شفاف است و این موضوع به تریدر کمک می‌کند که معاملات خود را با اطمینان و دقت بیشتری انجام دهد.
  • این سبک همچنین به طور مفصل راجع به روانشناسی معامله گری صحبت کرده و مخاطب را در پرورش ویژگی های شخصیتی مناسب برای معامله گری(انضباط،صبر و خویشتن داری ) راهنمایی می‌کند.

معایب سبک لنس بگز:

  • حال این سبک نیز مانند سبک البروکس، برای مبتدیان مناسب نیست و مخاطب نیاز دارد پیش از آنکه به مطالعه پرایس اکشن لنس بگز بپردازد، در دریای مفاهیم پایه تحلیل تکنیکال، تنی به آب زده باشد.
  • یکی دیگر از معایب سبک پرایس اکشن لنس بگز این است که اگر بخواهیم با استفاده از منبع اصلی آن را بیاموزیم، تنها گزینه موجود مطالعه کتابی است که توسط شخص لنس بگز نوشته شده است.بنابراین یادگیری این سبک می‌تواند برای افرادی که به مطالعه کتاب علاقه ای ندارند و ترجیح میدهند معامله گری را به کمک ویدیو های آموزشی بیاموزند، جذاب نباشد.

پرایس اکشن سبک عرضه وتقاضا (Supply and Demand):

"اگر هنوز در معامله گری موفق نشده اید، احتمالا دلیلش این است که شما مانند یک معامله گر خُرد فکر می‌کنید. برای موفقیت در معامله گری می‌بایست مانند یک معامله گر سازمانی فکر کنید"

پرایس اکشن سبک عرضه و تقاضا

در دنیای معامله گری امروز، محال است کسی راجع به نواحی عرضه و تقاضا چیزی نداند یا حداقل این کلمات را نشنیده باشد.اکثر سبک های جدیدِ پرایس اکشن، بر اساس مفاهیم عرضه و تقاضا کار می‌کنند یا دست کم از این مفاهیم در مطالعه و بررسی نمودار قیمت، بهره می‌گیرند.

سم سایدن(Sam Seiden) بنیان گذار سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا، معامله گری موفق است که در بازار های مختلف از جمله بازار سهام ،فارکس،آپشن و غیره فعالیت کرده است.

سم  سایدن که در موسسه مالی Chicago Mercantile Exchange فعالیت می‌کرد، به واسطه شغل خود، با چگونگی فعالیت های معامله گران سازمانی و بانک ها آشنا شد و این موضوع را با چشم خود دید که زمانی که معامله گران خرد به شدت در حال فروش اند، معامله گران سازمانی در حال خرید هستند و بلعکس. از نظر او راز موفقیت در بازار های مالی این است که بتوانیم مانند یک معامله گر سازمانی فکر کنیم.

پرایس اکشن عرضه و تقاضا چیست؟

به زبان ساده ،در سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا سعی می‌کنیم در جایی که معامله گرانِ سازمانی در حال خرید و فروش هستند یعنی نواحی عرضه و تقاضا،وارد معامله شویم و با ریسک کم، معاملات پر سودی را رقم بزنیم.

تشخیص و کشف نواحی عرضه و تقاضا روی نمودار شمعی، ارزیابی اعتبار آن و پیشبینی اینکه قیمت در این نواحی چه واکنشی از خود نشان خواهد داد، نیازمند دانش و مهارتی است که می‌بایست در روند یادگیری سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا آن را کسب کنیم.

یک تریدر سبک عرضه و تقاضا برای ورود به معامله ، از تایید های پرایس اکشن استفاده نمی‌کند و روی نمودار به دنبال الگو های برگشتی نیست چرا که این موارد باعث تاخیر در ورود به معامله می‌شود و نه تنها قیمت از حد ضرر دور شده و ریسک افزایش افزایش می‌ابد بلکه بخشی از سود بالقوه هم از بین می‌رود. در این سبک نیز مانند سبک های دیگر پرایس اکشن نمودار های تمیز و زیبایمان را آلوده به اندیکاتور نخواهیم کرد!

مفاهیمی که در سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا  مطرح می‌شود،عمدتا شامل چگونگی تشخیص نواحی عرضه و تقاضا روی تایم فریم های مختلف و نحوه اعتبار سنجی آن هاست.

در ادامه برخی از این مباحث را توضیح خواهیم داد.

کندل بیس و کندل مومنتوم (Base Candle & Momentum Candle):

در پرایس اکشن عرضه و تقاضا کندل ها با شکل های مختلف به دو دسته بیس و مومنتوم تقسیم می‌شوند و هر کدام کاربرد ها و تفاسیر متفاوتی دارند.

در کندل های بیس، اندازه بدنه کندل از اندازه مجموع سایه های آن کوچکتر اند و بلعکس در کندل های مومنتوم اندازه بدنه از مجموع اندازه شدو ها بزرگ تر است.

به تصویر زیر توجه کنید.

کندل بیس و کندل مومنتوم در سبک عرضه و تقاضا

عرضه و تقاضا (Supply/Demand):

یکی از مهم ترین مباحث این سبک، عرضه و تقاضا است که بررسیِ آن برای مطالعه رفتار قیمت در بازار ضروری می‌باشد.

به طور کلی ، اگر بازار در ناحیه تقاضا قرار گیرد، انتظار داریم قیمت رو به بالا حرکت کند و بلعکس چنانچه بازار در ناحیه عرضه واقع شود، انتظار داریم قیمت ریزش کند. نواحی عرضه و تقاضا روی نمودار قیمت، با توجه به کندل بیس رسم می‌شوند.

ساختار نواحی عرضه و تقاضا (Supply And Demand Structure):

در این سبک برای مشخص کردن نواحی عرضه و تقاضا، از دو ساختار ادامه دهنده و دو ساختار بازگشتی استفاده می‌کنیم.

ساختار RBR (Rally-Base-Rally) :

ساختارِ ادامه دهنده RBR زمانی تشکیل می‌شود که قیمت پس از یک رالی صعودی، روی نمودار، کندل یا کندل های بیس تشکیل می‌دهد و پس از آن رالی صعودی دیگری آغاز می‌شود.

در این شرایط، در محدوده کندل های بیس، ناحیه تقاضا ایجاد می‌شود و می‌توانیم پس از ارزیابی اعتبار این ناحیه و در نظر گرفتن عوامل دیگر، در صورت بازگشت قیمت به این ناحیه، انتظار حرکات بازگشتی داشته باشیم. به تصویر زیر توجه کنید:

ساختار RBR در سبک سم سایدن

ساختار (Drop-Base-Drop) DBD:

همچنین ساختار ادامه دهنده DBD  زمانی تشکیل می‌شود که قیمت پس از ریزش، روی نمودار، کندل یا کندل های بیس تشکیل داده و پی آن به حرکت نزولی خود ادامه می‌دهد.

در محدوده کندل های بیس، ناحیه عرضه ایجاد می‌شود و می‌توانیم پس از ارزیابی اعتبار این ناحیه و در نظر گرفتن عوامل دیگر، در صورت بازگشت قیمت به این ناحیه، انتظار حرکات بازگشتی داشته باشیم.

ساختار DBD در پرایس اکشن سم سایدن

ساختار DBR (Drop-Base-Rally):

در ساختار DBR که یک ساختار بازگشتی است، قیمت پس از ریزش وارد ناحیه بی تصمیمی می‌شود و کندل یا کندل های بیس روی نمودار تشکیل می‌شوند. پس از آن حرکت قیمت تغییر جهت داده و یک رالی صعودی آغاز می‌شود.

بنابراین درمحدوده کندل های بیس یک ناحیه تقاضا تشکیل می‌شود و چنانچه در آینده قیمت به این محدوده بازگردد می‌توان از بازار انتظار حرکات بازگشتی داشت. به تصویر زیر توجه نمایید:

ساختار بازگشتی dbr در پرایس اکشن سم سایدن

ساختار RBD (Rally-Base-Drop):

در این ساختارِ بازگشتی ،قیمت پس از رالی صعودی ، کندل یا کندل های بیس تشکیل داده و پس از آن ریزش اتفاق می‌افتد.

بنابراین در محدوده کندل های بیس، ناحیه عرضه شکل می‌گیرد و در صورتی که قیمت در آینده به این ناحیه بازگشت می‌توان مجددا انتظار ریزش داشت.

در پرایس اکشن سبک عرضه و تقاضا همچنین راجع به روند های صعودی، نزولی و رنج صحبت شده و از آنجایی که این مباحث را در سبک های دیگر بررسی کردیم، در اینجا به آنها نخواهیم پرداخت.

ساختار RBD در سبک عرضه و تقاضا

مزایای پرایس اکشن عرضه و تقاضا :

  • در سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا،مفاهیم ساده و قابل درک هستند به همین دلیل، این سبک نسبت به سبک های دیگر برای تازه کاران مناسب تر است.
  • از سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا می‌توان در همه بازار ها و همه تایم فریم ها استفاده کرد.
  • در این سبک، معامله گر می‌توان موقعیت های معاملاتی کم ریسک ، پر سود و  با احتمال موفقیت بالا پیدا کند.

معایب پرایس اکشن عرضه و تقاضا :

  • در سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا ستاپ معاملاتی مشخصی تعریف نشده است.
  • در این سبک توجهزیادی به نقاطخروج و چکونگی تشخیص و تعیین آن ها نشده است.
  • پیدا کردن فرصت های معاملاتی در بازار های کم نوسان در این سبک ممکن است دشوار باشد.

برای دسترسی به ویدیو های آموزشی زبان اصلی سبک پرایس اکشن عرضه و تقاضا روی این لینک کلیک کنید.

پرایس اکشن سبک RTM

"هیچ کس نباید با پول واقعی معامله کند مگر آنکه ثابت کند که می‌تواند به صورت مستمر سود کسب کند و تقریبا در همه معاملاتی که انجام می‌دهد موفق باشد."

ایف میانته مبدع پرایس اکشن سبک RTM
ممکن است از قسمت دوم جمله تعجب کنید و این احتمال را بدهید که مترجم هنگام ترجمه نقل قول از ایف میانته ، در تعطیلات به سر می‌برده است. اما در کمال ناباوری این جمله درست ترجمه شده و از نظر ایف میانته، یک معامله گر باید بیش از 90 درصد معاملاتش موفقیت آمیز باشد. این یکی از حیرت انگیز ترین ویژگی های بازار مالی است که در آن افرادی با ایده های کاملا مخالف هم و مدل های ذهنی کاملا متفاوت وجود دارند اما همه آنها به یک نتیجه واحد رسیده اند: آنها توانسته اند راهی برای کسب سود  مستمر از بازار های مالی کشف کنند!

ایف میانته مبدع سبک RTM ، یکی از چهره های جنجالی دنیای معامله گری است که مدل ذهنی کاملا متفاوتی نسب به سبک های ال بروکس و لنس بگز، راجع به بازار های مالی ارائه می‌دهد.

او نخستین بار به صورت تصادفی از طریق یک تبلیغ اینترنتی با دنیای معامله گری آشنا شد و مانند بسیاری از تریدر ها، پس از اولین تجربه مشاهده نمودار شمعی، مجذوب آن شد.

بر خلاف عقیده بسیاری از متخصصان حوزه مالی که رفتار بازار را تصادفی و غیر قطعی می‌دانند، از نظر ایف میانته در بازار هیچ چیز تصادفی نیست و هر پیشامدی دلیلی دارد بنابراین جای تعجب نیست که  در این سبک نسبت به سبک های دیگر،اهمیت زیادی برای احتمالات قائل نخواهیم بود.

در سبک پرایس اکشن RTM   طبق معمول، استفاده از اندیکاتور ها ممنوع است و ابزاری که برای تحلیل رفتار قیمت از آن استفاده می‌شود صرفا شامل نمودار قیمت، خطوط ساده و مستطیل هایی برای مشخص کردن نواحیِ مهم است.علاوه بر آن استفاده از الگو های شمعی و سطوح فیبوناچی در این سبک جایگاهی ندارد چرا که به نظر او نمی‌توانند اطلاعات مفیدی به معامله گر ارائه دهند.

معامله گران سازمانی و معامله گران خرد:

ایف میانته شرکت کنندگان بازار را به صورت کلی به دو گروه تقسیم می‌کند که شامل معامله گران خُرد(Retail Traders) و معامله گران سازمانی(Institutional Traders) هستند و سرنوشت قیمت را گروه دوم یعنی معامله گران سازمانی تعیین می‌کنند .آنها به راحتی می‌توانند قیمت را دستکاری کرده و به محل مورد نظرِ خود هدایت کنند.

معامله گرانِ سازمانی می‌دانند که معامله گران خرد چگونه فکر می‌کنند، چگونه بازار را تحلیل می‌کنند، چگونه و در چه مناطقی وارد معامله می‌شوند و محل حد ضرر خود را چگونه انتخاب می‌کنند. بنابراین برای تامین نقدینگی خود، قیمت را به سمت مناطقی هدایت می‌کنند که در آنجا حد ضرر معامله گران خرد قرار دارد و پس از تامین نقدینگی و بیرون راندن معامله گرانِ خرد ، بازار را به سمت مورد نظرِ خود هدایت می‌کنند.

از نظر ایف میانته ، استفاده از روش های معاملاتی مرسوم و به کارگیری دانشِ رایجِ معامله گری، گاهی در بازار مفید واقع می‌شوند اما این چیزی نیست به جز توطئه بازیگران اصلی بازار که از احساسات و عواطفِ معامله گران خرد آگاه اند. آنها گاهی در بازار رفتاری ایجاد می‌کنند که برای معامله گران خرد امیدوار کننده باشد و به آنها این احساس را القا می‌کنند که روش معاملاتیشان جواب می‌دهد. با این کار معامله گران خرد را در بازار نگه می‌دارند و تازه واردان نیز تشویق به شرکت در بازار می‌شوند .

حال مسئله این است که اگر واقعا بازار اینگونه کار می‌کند، آیا اصلا می‌توان به عنوان یک معامله گر خرد در بازار فعالیت نمود و از آن سود کسب کرد ؟

سبک RTM (Read The Market) چگونه کار می‌کند ؟

معامله گران RTM  دائما در حال رصد کردن فعالیت های تریدر های سازمانی هستند. آنها به قول خودشان، توانسته اند چارچوب فکری معامله گریِ خرد را کنار گذاشته و حقه های معامله گران سازمانی را برای به تله انداختن دیگر معامله گران، تشخیص دهند.

در این سبک، تریدر نواحی را پیدا می‌کند که در گذشته معامله گران سازمانی،دیگر معامله گران را در آن نواحی به تله انداخته اند. سپس فعالیت معامله گران سازمانی در آن نواحی مطالعه و بررسی می‌شود تا حقه جدیدی که قرار است به کار گیرند، مشخص شود و پس از آن همراه و همگام با

معامله گران سازمانی وارد بازار شده و از قدرت آنها برای کنترل بازار بهره می‌گیرد.

به مثال زیر توجه کنید.

مثالی از سبک RTM

در سمت چپ تصویر پس از تشکیل الگو شمعی نزولی، معامله گران خرد وارد پوزیشن فروش شده و حدد ضرر خود را در بالای الگوی شمعی قرار می‌دهند.

حال اگر معامله گران سازمانی هم قصد فروش داشته باشند، برای تامین نقدینگیِ فروشِ خود می‌باست بازار را دستکاری کرده و  حد ضرر تریدر های دیگر را فعال کنند. توجه داشته باشید که حد ضرر معامله گران خرد در واقع سفارش های خرید هستند و فروشندگان سازمانی با فعال کردن این سفارش ها،نقدینگی مورد نیاز خود را تامین می‌کنند .  همانطور که می‌بینید در کندل بعدی ، سفارش های حد ضرر معامله گران خرد فعال شده و پس از آن بازار ریزش سنگینی را تجربه می‌کند.

بعد ها بازار پس از برگشت به این ناحیه(که قبلا در آن معامله گران خرد به تله افتاده بودند)، مجددا دچار ریزش می‌شود.

برخی دیگر از ویژگی های سبک RTM :

  • در سبک پرایس اکشن RTM، سقف و کفِ دقیق بازار تشخیص داده می‌شود و تریدر درست در جایی که بازار قرار است تغییر جهت دهد،وارد معامله می‌شود.
  • در این سبک، به دلیل تشخیص دقیق نقطه ورود، حد ضرر معامله گر به ندرت فعال می‌شود.
  • پارامتر ریسک به ریوارد در سبک پرایس اکشن RTM، بسیار مناسب است و دلیل آن کم بودن فاصله نقطه ورود تا حد ضرر است.
  • در این سبک به طور گسترده از مفاهیم عرضه و تقاضا استفاده می‌شود.
  • سبک پرایس اکشن RTM نیز مانند سبک های دیگر تعاریف،مفاهیم و ستاپ های معاملاتی مخصوص به خود را دارد. در ادامه به بررسی برخی از این موارد می‌پردازیم.

الگو های سبک پرایس اکشن RTM:

در پرایس اکشن سبک RTM الگو های نموداری خاصی تعریف می‌شوند که در صورت تشکیل روی چارت، تریدر می‌تواند اعتبار آن را ارزیابی کرده و پس از بررسی موارد دیگر، در صورت برآورده شدن شروط لازم ، وارد معامله شود.

مهمترین الگو های سبک پرایس اکشن RTM عبارت اند از الگوی  QM ، الگوی CAPS و الگوی الماس(Diamond) که هر کدام حالت صعودی و نزولی دارند.

در تصویر زیر الگوی بازگشتی QM صعودی را مشاهده می‌کنیم .

الگوی بازگشتی qm

مزایای سبک پرایس اکشن RTM:

سبک پرایس اکشن RTM دارای نقاط قوت بسیاری است اما با این حال مانند هر سبک دیگری محدودیت هایی نیز دارد. فراموش نکنیم که برای بدست آوردن هر چیزی باید چیز های دیگری را از دست بدهیم.

  • این سبک دقت بالایی در انتخاب نقاط ورود به معامله دارد و اگر تریدر به اندازه کافی در این سبک مهارت کسب کند، معمولا بلافاصله پس از ورود، حرکت بازار در جهت مورد نظرِ معامله گر آغاز می‌شود.
    • در پرایس اکشن RTM ، احتمال موفقیت معاملات بسیار بالا است و حد ضرر به ندرت فعال می‌شود.
    • در این سبک نسبت ریسک به ریوارد بسیار متناسب است و در برخی موارد ممکن است معامله گر بتواند معاملاتی انجام دهد که مقدار سود به دست آمده 40 برابر مقدار ریسک باشد.
    • سبک پرایس اکشن RTM برای همه بازار ها و همه تایم فریم ها قابل استفاده است.

    معایب سبک پرایس اکشن RTM:

    • یکی از معایب این سبک این است که که فرصت های معاملاتی زیادی را در اختیار معامله گر قرار نمی‌دهد و تمرکز آن روی پیدا کردن تعداد کمتری از معاملات است که کیفیت بیشتری دارد. بنابراین  سبک RTM ممکن است مورد پسند آن دسته از تریدر هایی که ترجیح می‌دهند با فرکانس بیشتری ترید کنند نباشد.
    • یکی دیگر از معایب این سبک این است که اگر مخاطب بخواهد از منبع آموزشی اصلی استفاده کند، قیمت آن بسیار گران است.(25000 دلار)
    • برای آشنایی بیشتر با ایف میانته و سبک RTM  روی  این لینک کلیک کنید.

    پرایس اکشن سبک اسمارت مانی (Smart Money) یا ICT :

    "معامله گری یکی از دشوار ترین شغل ها است ، زیرا در این حرفه شما با خودتان رقابت می‌کنید"

    مایکل هادلستون مبدع سبک پرایس اکشن ICT

    سبک پرایس اکشن اسمارت مانی که نام دیگر آن سبک ICT می‌باشد یکی دیگر از روش های بسیار پر طرفدار در میان تریدر ها است و از آن  به صورت گسترده در سراسر جهان استفاده می‌شود.

    همانطور که از نامش پیداست، در سبک پرایس اکشن اسمارت مانی تمرکز معامله گر روی بررسی رفتار معامله گران سازمانی است .

    البته منظور از این معامله گران، الگوریتم های متعلق به بانک ها و سازمان های مالی هستند که در بازار فعالیت می‌کنند بنابراین معامله گر سبک اسمارت مانی تلاش می‌کند که رفتار و اهداف این الگوریتم ها را شناسایی کند تا بتواند حرکات قیمت در آینده را پیشبینی کرده و از آن بهره ببرد.

    بنیان گذار سبک پرایس اکشن اسمارت مانی، مایکل هادلستون (Michael Huddleston) است که با بیش از بیست سال تجربه در معامله گری، توانسته سبک خود را به چندین هزار تریدر آموزش دهد. او سخاوتمندانه تجربه و دانش خود را طی صد ها ساعت آموزش متنی و ویدیویی در وبسایت شخصی و کانال یوتیوب خود به صورت رایگان به اشتراک می‌گذارد.

    مایکل هادلستون رویکرد منحصر به فردی برای مطالعه و بررسی رفتار بازار ارائه می‌دهد. از نظر او، ساختار بازار،نقدینگی و عرضه و تقاضا مهمترین مباحثی اند که یک معامله گر برای درک بازار و اتخاذ تصمیمات معاملاتی به آن نیاز دارد.به گفته خودِ مایکل، پرایس اکشن اسمارت مانی را می‌توان در” یافتن محل سفارشات” خلاصه کرد.

    تایم فریم های معاملاتی در سبک ICT :

    در سبک پرایس اکشن اسمارت مانی، طبق توصیه مایکل هادلستون، برای بررسی بازار حداقل از سه تایم فریم استفاده می‌کنیم که انتخاب آنها نسبت به این که چه نوع معامله گری هستیم، متفاوت است.از تایم فریم بالاتر و تایم فریم میانه جهت تشخیص ساختار بازار و مدیریت معامله استفاده می‌شود و از تایم فریم پایین تر جهت پیدا کردن نقطه ورود و دریافت سر نخ هایی از حرکات بازگشتی بازار.

    مفاهیم سبک پرایس اکشن اسمارت مانی:

    مایکل هادلستون در سبک پرایس اکشن اسمارت مانی از اصطلاحات،واژگان، مفاهیم و مباحثِ  منحصر به فردِ زیادی استفاده می‌کند که مختص این سبک هستند و برخی از آنها در سبک های دیگر وجود ندارند.در ادامه برخی از مهمترین مفاهیم این سبک را بررسی کرده ایم.

    نقدینگی (Liquidity):

    نقدینگی که  یکی از اساسی ترین و مهمترین مفاهیم سبک پرایس اکشن اسمارت مانی است، به معنای سفارش های حد ضرر معامله گران است که در حوالی سقف ها و کف ها انباشته شده.  در یک محدوده معاملاتی ، انتظار می‌رود حد ضرر فروشنده ها(سفارش های خرید)  در اطراف سقف و حد ضرر خریداران(سفارش های فروش) در اطراف کف ها قرار داشته باشد . گاهی معامله گران سازمانی برای تامین نقدینگی مورد نیاز خود قیمت بازار را به بالای سقف ها و یا پایین کف ها هدایت می‌کنند و پس از فعال کردن حد ضررِ معامله گران خرد، قیمت را به عکس جهت هدایت می‌کنند.

    لیکویدیتی در سبک ict

    در تصویر بالا، خط قرمز رنگ منطقه ای است که فروشندگان خُرد، حد ضرر خود را در آنجا قرار می‌دهند و همانطور که می‌بینید معامله گران سازمانی برای تامین نقدینگی خد ضرر آنها را فعال کرده و آنها را از بازار بیرون رانده است.(دایره سمت راست)

    همچنین خط سبز رنگ ناحیه است که خریدارن حد ضرر خود را در آنجا قرار می‌دهند و معامله گران سازمانی،بار ها  نقدینگی خود را با حد ضرر تریدر های دیگر تامین نموده اند.

    اوردر بلاک (Order Block):

    یکی از مفاهیمی که در سبک پرایس اکشن اسمارت مانی به طور گسترده با آن سر و کار خواهیم داشت، مفهوم اوردر بلاک است.

    به زبان ساده، اودر بلاک ها نواحی قیمتی مهمی هستند که قبلا در آن نواحی، سفارشات سازمانی زیادی فعال شده و به همین دلیل قیمت شدیدا از آن ناحیه صعود یا ریزش کرده است.

    دلیل اهمیت اوردر بلاک ها این است که این نواحی ممکن است در آینده به عنوان حمایت یا مقاومت عمل کنند. اوردر بلاک ها می‌توانند صعودی یا نزولی باشند.

    اوردر بلاک در پرایس اکشن ict

    در تصویر بالا شاهد این هستیم که قیمت پس از بازگشت به اوردر بلاک تشکیل شده، مجددا رفتار بازگشتی از خود نشان می‌دهد.

    بریکر بلاک (Breaker Block):

    در سبک­­­­­­­­­ پرایس اکشن اسمارت مانی، بریکر بلاک ها در اثر شکست اوردر بلاک ها تشکیل می‌شوند . زمانی که یک اوردر بلاک نتواند نقش حمایتی یا مقاومتیِ خود را حفظ کند و شکسته شود، تبدیل به برکر بلاک می‌شود.

    بریکر بلاک در ict

    در کندل شماره یک یک اوردر بلاک نزولی تشکیل شده است که قیمت پس از بازگشت به این بلاک مجددا ریزش می‌کند. در کندل شماره دو اوردر بلاک شکسته شده و تبدیل به بریکر بلاک می‌شود و ناحیه ای که تا قبل از کندل شماره دو خاصیت مقاومتی داشت، پس از شکست خاصیت حمایتی از خود نشان می‌دهد(به کندل شماره سه دقت کنید).

    گپ قیمت منصفانه (Fair Value Gap):

    سه کندل پشت سر هم را تصور کنید. اگر بخشی از کندل وسطی توسط سایه های کندل اولی و سومی پوشانده نشود، به فاصله پوشانده نشده، FVG  یا گپ قیمت منصفانه می‌گویند.

    به تصویر زیر توجه کنید.

    ستاپ fvg در پرایس اکشن اسمارت مانی

    تشکیل FVG ها روی نمودار، رد پایی از عدم تعادل میان خریدار و فروشنده است  که باعث حرکات ناگهانی قیمت می‌شود. بررسی FVG ها و مفاهیم دیگر در مطالعه رفتار قیمت به تریدر کمک می‌کند.

    مثال ستاپ fvg

    همانطور که در تصویر مشخص است، در سمت چپ مستطیل کندلی داریم که سایه های کندل قبلی و کندل بعدی محدوده این کندل را نپوشانده اند. بنابراین محدوده پوشانده نشده این کندل در آینده در رفتار قیمت موثر بوده است و قیمت پس از بازگشت به این ناحیه، ریزش کرده.

     مزایای سبک اسمارت مانی یا ICT :

    • در این سبک به کمک مفاهیم پیشرفته، فعالیت الگوریتم های سازمانی را رصد می‌کنیم و از اطلاعات به دست آمده،جهت یافتن فرصت های معاملاتی استفاده می‌کنیم. با استفاده از این رویکرد می‌توانیم در انتخاب نقاط ورود بهینه، دقت بیشتری خواهیم داشت.
    • در این سبک به طور گسترده از مفاهیمِ روز دنیای پرایس اکشن شامل نقدینگی،عرضه و تقاضا،اوردر بلاک وغیرهاستفاده می‌شود.
    • سبک پرایس اکشن اسمارت مانی،یکی از معدود سبک های معامله گری است کهمی‌توان آن را به صورت رایگان آموزش دید.مایکل هادلستون در وبسایتِ خود، تمام مفاهیم پایه این سبک را آموزش داده است. همچنین در کانال یوتیوب ICT صد ها ساعت آموزش رایگان به اشتراک گذاشته است.
    • این سبک بسیار پر طرفدار است و در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین طبیعی است که در روند آموزشمی‌توان از تجربه بسیاری از افراد که این مسیر را طی کرده اند، بهره جست.

    معایب سبک اسمارت مانی یا ICT :

    • یکی از معایب سبک پرایس اکشن اسمارت مانی، گستردگی و پیچیدگی مفاهیم آن است که باعث می‌شود این سبک برای افراد آماتور مناسب نباشد.
    • روند آموزشی این سبک به دلیل گستردگی مباحث،می‌تواند بسیار طولانی و خسته کننده باشد. تریدر صرفا برای یادگیری مباحث تئوری می‌بایست صد ها ساعت زمان صرف کند.

    سبک های دیگر پرایس اکشن :

    تا اینجای مقاله معروفترین سبک های پرایس اکشن را بررسی کردیم. اما تمام سبک ها منحصر در موارد فوق نیست. سبک های متعدد دیگری وجود دارد که به معروفیت قبلی ها نیست. در ادامه چند مورد را تیتر وار بیان می کنیم.

    سبک آلفونسو (Alfonso Monero):

    آلفونسو مونرو که سابقا عکاس و مربی رقص بوده ،یکی از شاگردان سم سایدن است که سبک معامله گری خود را بر اساس مفاهیم عرضه و تقاضا گسترش داده است.او از تایم فریم های بزرگ تر برای ورود به معامله استفاده می‌کند.

    در سبک پرایس اکشن آلفونسو، تریدر نیازی به بررسی دائم نمودار ندارد و به کمک استراتژی Set And Forget ، وارد معامله شده و حد ضرر و حد سود خود را تعیین می‌کند. بنابراین سبک پرایس اکشن آلفونسو بسیار مناسب افرادی است که تمایل ندارند ساعات زیادی را صرف مشاهده و بررسی نمودار شمعی کنند.

    آلفونسو سبک معامله گری خود را در وبسایت خود به اشتراک گذاشته است.

    سبک نیال فولر (Nial Fuller):

    نیال فولر تریدر مشهور بازار های سهام ، آتی، فارکس و غیره دارای بیست سال سابقه معامله گری است و دانش خود را به بیش از 25000 نفر منتقل کرده.

    سبک پرایس اکشن نیال فولر از مفاهیم پرایس اکشن کلاسیک بهره می‌برد که شامل روند ها، الگو های شمعی،الگو های بازگشتی، شکست ها، کانال ها و غیره است که می‌تواند برای افراد علاقه مند به پرایس اکشن کلاسیک بسیار جذاب باشد.

    برای آشنایی بیشتر با سبک پرایس اکشن نیال فولر به وبسایت شخصی او مراجعه کنید.

    سبک گلن وودز (Galen Woods):

    این سبک نیز یکی از زیرشاخه های پرایس اکشن است که مبدع آن گلن وودز در کتاب چهار جلدی خود به آموزش مطالعه و بررسی رفتار قیمت پرداخته است.

    برخی از مفاهیم مطرح شده در این سبک متعلق به پرایس اکشن کلاسیک و برخی دیگر از مفاهیم اختصاصی است و توسط خود گلن وودز مطرح شده است.

    بسیاری از افراد، تجربه خواندن کتاب های گلن وودز را رضایت بخش و آموزنده می‌شمارند. این کتاب به زبان فارسی نیز ترجمه شده و نسخه الکترونیکی و فیزیکی آن در بازار موجود است.

    سبک والتر پیترز (Walter Peters):

    این سبک نیز یکی از سبک های زیر مجموعه پرایس اکشن کلاسیک است. والتر پیترز در کتاب خود Naked Forex  به آموزش معامله گری به سبک پرایس اکشن پرداخته است.

    در این سبک نیز معامله گر از هیچ اندیکاتوری استفاده نمی‌کند و صرفا روی رفتار قیمت متمرکز است. برای خرید کتاب Naked Forex  از دیجیکالا روی این لینک کلیک کنید.

    سبک باب ولمن (Bob Volman):

    سبک پرایس اکشن باب ولمن بیشتر بر معاملات اسکلپ(کوتاه مدت) تمرکز دارد. او در کتاب خود Forex Price Action Scalping  دانش خود را با علاقه مندان به اشتراک گذاشته است.

    مقایسه سبک های پرایس اکشن

    در ابتدای مقاله اشاره کردیم که زیر شاخه های پرایس اکشن، به دو گروه کلاسیک و مدرن تقسیم می‌شوند و هر کدام از سبک ها بسته به اینکه برای بررسی رفتار قیمت از چه مفاهیمی استفاده می‌کنند، در یکی از دو گروه کلاسیک و مدرن قرار می‌گیرند. سبک ها پرایس اکشن البروکس، لنس بگز، نایل فولر و گالن وودز در گروه پرایس اکشن کلاسیک قرار می‌گیرد که در آن صرفا از مباحث تحلیل تکنیکال استفاده می‌شود. سبک های عرضه و تقاضا، RTM ،اسمارت مانی و آلفونسو در گروه پرایس اکشن مدرن قرار می‌گیرند . بنابراین اولین تفاوت میان سبک های مختلف پرایس اکشن کلاسیک و  مدرن، سرفصل های آموزشی است .

    علاوه بر آن سبک های مختلف پرایس اکشن، می‌توانند در نوع نگاه به رفتار قیمت و تفسیرشان از وقایع رویکردی متفاوت داشته باشند.

    در سبک پرایس اکشن البروکس و لنس بگز، احتمالات یکی از مباحث بسیار ضروری و غیر قابل چشم پوشی به شمار می‌رود و تریدر بدون به کار گیری آن نمی‌تواند در بلند مدت نتیجه مناسبی را رقم بزند. این در حالی است که سبک های پرایس اکشن مدرن به دلیل دقت بیشتری که در انتخاب نقاط ورود دارند، احتمالا درصد برد بهتری ارائه می‌دهند و درعوض بازار، موقعیت های معاملاتی کمتری را در اختیار آن ها قرار می‌دهد. بنابراین شاید بتوان گفت که برای معاملات اسکلپ، بهترین سبک پرایس اکشن سبک های البروکس و لنس بگز هستند.

    راجع به سبک های پرایس اکشن مدرن، سبک RTM تمرکز بیشتری بر عرضه و تقاضا دارد، مباحث پیچیده ای دارد، یادگیری آن دشوار و پر هزینه است ولی در عین حال دقت مناسبی دارد. در مقابل، در سبک ICT  مباحث ساده تری مطرح شده و آموزش آن رایگان است اما روند آموزش بسیار طولانی است.

    کلام آخر!

    در این مقاله سبک های مختلف پرایس اکشن را به همراه نقاط قوت و ضعف آن ها بررسی کردیم تا تکه ای کوچک از هر کدام را چشیده و با کلیت هر یک از سبک ها آشنا شویم. دقت داشته باشید که تقریبا در تمام سبک ها آشنایی با تحلیل تکنیکال پایه و الگوهای نموداری و شمعی جزو پیش نیازهاست. اگر هنوز روی این مباحث مسلط نیست حتما به صفحه آموزش فارکس سایت ما مراجعه کنید.

    در نهایت انتخاب بهترین سبک پرایس اکشن برای هر کس متفاوت است. این که چه سبکی را برای معامله گری انتخاب می‌کنیم امری سلیقه ای است و عوامل زیادی در اتخاذ این تصمیم دخیل اند. پیشنهاد می کنیم قبل از اینکه تصمیم به انتخاب یک سبک بگیرید ابتدا یک بار دیگر خصوصیات و مزایا و معایب سبک ها را مرور کنید و آنها را با علایق و خصوصیات فردی خود بسنجید و سپس انتخاب نهایی را انجام دهید. اینگونه مطمئنا انتخاب بهتری خواهید داشت.

    لطفا اگر تجربه ای در هر یک از سبک ها دارید با ما و مخاطبان دیگر در میان بگذارید.

    5/5 - (3 امتیاز)

    نظرات

    1 نظر در مورد پرایس اکشن به زبان ساده چیست؟ ✔️ بهترین سبک های پرایس اکشن کدامند؟

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    1. سلام،
      مطلب خیلی خوبی بود. به خصوص اطلاعاتی که در مورد سبک های مختلف پرایس اکشن دادید.

      13