“نه دنباله رو باش و نه یک شورشی، چرا که آنها در واقع یکی هستند. مسیر خودت را پیدا کن.“ -پل ویکسی
آخرین باری که خودتان را جایی انداختید چون بقیه هم چنین می کردند کی بود؟
باشه. مثال خوبی نبود.
آیا شده بود در مدرسه همراه با همکلاسی های خود دست خود را بلند کرده باشید، با وجود اینکه کاملاً مطمئن بودید که پاسخ آنها اشتباه است؟
نه؟
این یکی چطور؟ شما همراه با جمعیت زیادی در صف منتظر هستید تا وارد سالن سینما شوید که ناگهان کسی بدون هیچ تاملی در را باز می کند و وارد می شود.
بله! در سالن تمام مدت باز بوده است!
هیچکس به در نزدیک نشد تا ببیند قفل آن باز است یا نه! همه با خود تصور کرده بودند که قفل است!
شما هم دنباله روی جمعیت شدید و ابتکار عمل را بدست نگرفتید تا خودتان بررسی کنید در باز است یا خیر.. زیرا خجالت می کشیدید که مبادا اگر اشتباه کرده باشید ضایع شوید.
واکنشهای شما یا عدم واکنش شما نشاندهنده تصدیق شماست. شما زیادی به “آبروی” خود و آنچه دیگران در مورد شما فکر می کنند اهمیت می دهید.
بیرون آمدن از منطقه آسایش برای شما راحت نیست. با خود فکر می کنید که همرنگ جماعت بودن شما را جای امنی می برد.
ریسک کنم؟ نه به هیچ وجه، کی حوصله دلشوره داره.
شما حتی یک ریسک کوچک و منطقی هم حاضر نیستید بپذیرد چراکه می ترسید مبادا پیامدهای منفی بدنبال داشته باشد. شما ابتکار عمل را بدست ندارید.
آیا همینطوری هستید؟
اگر چنین است، نگران نباشید. ویژگی هایی که ذکر شد تصویری است از چگونگی واکنش جمع کثیری از معامله گران به فراز و نشیب ها و نوسانات بازار فارکس!
پس چرا معامله گران دنباله رو هستند؟
خوب، جماعت هم صنف شما معمولاً تا حد زیادی به چهره خود در جمع خود اهمیت می دهند. آنها قطعا علاقه مند که خوش تیپ باشند. تمایل به ایجاد تأثیر درست در دیگران چیزی است که در کودکی به ما القا شده است.
پدیده دنباله روی و پیروی به قدری جامع است که این افراد همیشه نگران این هستند که مبادا انگشت نما شوند، حتی زمانی که اصلا نیازی به آن نیست.
از ترس خجالت، ممکن است حتی معامله گران پوزیشن ضررده خود را نبندند. و یا ممکن است نخواهند هیچ چیز اصولی را امتحان کنند یا در هیچ چیزی پیشگام شوند، چون این احتمال وجود دارد که هنگام توضیح دادن به دوستان، احمق فرض شوند.
اما واقعاً اینکه دیگران چه فکری راجع به ما می کنند اهمیتی دارد؟
اگر با چنین چیزی مشکل دارید، به درون خود بنگرید تا بدانید واقعاً می خواهید چه کار کنید. هرگز اجازه ندهید افکار یا احساسات دیگران مسیر شما را تعیین کند.
سایر معامله گران به دلیل ترس از ریسک کردن، از جمع پیروی می کنند. پشت این ترس معمولاً چیزی نیست جز خجالت کشیدن از شکست. و این افراد دنباله رو نباید اشتباه کنند.
چگونه موضوع را حل می کنید؟
درک کنید که باید انتظار شکست را داشته باشید.
برای همه اتفاق می افتد.
بسیاری از افراد موفق در کسب و کار های بزرگ به شما خواهند گفت که شکستهایشان بیشتر از موفقیتهایشان بوده است، اما با همین درسهایی که از شکستهای خود آموختند توانستند به موفقیت دست یابند.
معامله گران برنده از شکست درس می گیرند. برای آنها مهم نیست که دیگران راجع به آنها بد فکر کنند و از ریسک کردن هم نمی ترسند.
پس می بینید که بین خارج شدن از مسیر و خود را به باد سپردن و بی کله معامله زدن فرق جود دارد.
یک معامله گر برنده ریسک می کند، اما با استفاده از مدیریت ریسک صحیح از خود محافظت می کند.
به مرور زمان خودتان خواهید فهمید که تا چه حد می توانید به تنهایی سفر کنید و چه زمانی زمان بازگشت است. شما باید مثل یک فرد پیروز معامله کنید: به روش خود و در مسیر خاص خود.
نظرات
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.