پوزیشن بگیریم یا نگیریم؟ اینکه در خانه بنشینید و وقت بیشتری روی رصد نمودارها و تیتر های خبری بازار داشته باشید لزوماً به این معنی نیست که باید بیشتر معامله بزنید.
برای بیشتر معامله گران، حتی معامله گران حرفه ای و باتجربه، گفتنش آسان است و انجامش سخت.
به هر حال، پرایس اکشن در فارکس اغلب میتواند بسیار سریع و مهیج باشد، و فکر نگرفتن پوزیشن روی یک الگوی تکنیکال سودآور کافی است تا چیزی جز افسوس برای معاملهگران نگذارد.
جک شواگر نویسنده کتاب تحلیل تکنیکال و معامله گر مطرح فارکس در مصاحبه ای اشاره دارد:
بسیار رایج است که معامله گران در روش های معاملاتی خود گاهی سیگنال گرفتن پوزیشن هایی را می گیرند که استاندارد نیستند و فقط به این دلیل است که کاری را انجام داده باشند.
یک مطالعه علمی نشان داده است که چالش انجام ندادن هیچ کاری بخشی از طبیعت انسان است.
طی آزمایشی که به افراد اجازه می داد بین تنها ماندن با افکار خود یا وارد کردن یک شوک خفیف الکتریکی یکی را انتخاب کنند، نتیجه نشان می داد «که بیشتر مردم کاری انجام دادن را به هیچ کاری انجام ندادن ترجیح میدهند، حتی اگر آن کار منفی باشد».
در مقاله امروز مواردی که بهتر است در چنین حالاتی سر جای خود محکم بنشینید و در وارد بازار نشوید معرفی می گردد:
حوصله تان سر رفته و بی قرارید.
اگر بعد از تمام کردن همه قسمت های سریال نمایش خانگی و نگاه کردن داخل یخچال برای شونصدمین بار متوجه شدید که کاری برای انجام دادن در خانه ندارید، باز کردن یک پوزیشن اصلا فکر جالبی نیست.
مگر اینکه الگوی تکنیکال بر مبنای سیستم تست شده خود را به چشم ببینید، در غیر اینصورت گرفتن پوزیشن در چنین حالتی برابر است با به خطر انداختن سرمایه حاصل از دسترنج خود، فقط به این دلیل که خودتان را متقاعد کرده باشید که مثلا فرد موثری هستید!
استراتژی شما برای فضای فعلی بازار مناسب نیست.
استفاده از یک استراتژی روند گیر در یک بازار رنج مثل همان مثل دوشیدن شیر از گاو نر است. شدنی نیست و اگر زورکی بخواهید چنین کاری کنید فقط به خودتان و گاوتان آسیب خواهید رساند.
هر چند استفاده از فرصتهای مختلف بازار سهم بزرگی در تبدیل شدن به یک معامله گر سودآور دارد، با این حال داشتن یک برنامه عملیاتی و تعریف شده پیش از گرفتن پوزیشن نیز به همان اندازه مهم است.
این به معنی آن است که باید سطوح ورود و خروج را بر اساس قوانین استراتژی خود تنظیم کنید، و همچنین از قبل شرایطی که می تواند ایده معاملاتی شما را نامعتبر سازد را شناسایی کنید.
اگر با فضای بازار آشنا نباشید، چیزی نیست که بتوان فوراً آن را انجام داد، نه؟
روی دور باخت هستید.
تا به حال چیزی در مورد معاملات انتقام جویانه شنیده اید؟ این حالت معمولاً زمانی اتفاق میافتد که معامله گر دراوداون بزرگی را تجربه کرده است و در پی آن سعی میکند با هجومی تر معامله زدن در معاملات بعدی خود این کمبود را جبران کند.
معاملات انتقام جویانه به دو دلیل برای حساب شما خطرناک است: اول اینکه شما را به این سمت می برد که انضباط معاملاتی خود را از پنجره به بیرون پرت کنید و ضررها را راحت تر بپذیرید. دوم اینکه، اگر ایده معاملاتی شما اشتباه باشد و اعتماد به نفس معاملاتی شما را زخمی کند، تبدیل به یک موقعیت دو سر باخت می شود.
خلاصه اینکه از چاله به چاه افتادن است، و شما آن را نمیخواهید.
عدم قطعیت در بازار بیشتر از آن چیزی است که شما بتوانید از پس آن برآیید.
گرچه همیشه درجاتی از عدم قطعیت در معاملات وجود دارد، اما گاهی اوقات هست که این عدم قطعیت بسیار بیشتر از مقداری است که شما به آن عادت کرده اید.
اگر احساس میکنید که با خبرهای محرک بازار هماهنگ نیستید یا نمیتوانید تیترهای خبری که تغییر دهنده جو بازار هستند را دنبال کنید، بهتر است تا موقعی که اوضاع عادی می شود صرفاً پرایس اکشن را نگاه کنید.
اصلا خجالتی ندارد که بپذیرید چیزی را از دست داده اید یا اینکه باید کمی بیشتر تحقیق و بررسی کنید تا بتوانید ریسک های حساب شده تری را متحمل شوید.
نگران نباشید، سود نخورده در بازار فراوان است!
نظرات
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.