آیا تا به حال برایتان پیش آمده است که پوزیشن باز داشته باشید و از خود بپرسید کی باید ضررم را ببندم؟
احتمالا این تجربه را داشته اید که بازارها خلاف پوزیشن شما حرکت می کنند و سپس دست به دعا می شوید که قیمت برگردد.
بعد، وقتی شما (یا حسابتان) به آستانه درد خود رسیدید، پایان داستان شما چیزی نیست جز بستن پوزیشن بیچاره در سقف یا کف قیمت!
یا این است یا اینکه با توجه به اینکه بستن پوزیشن ضررده قبلی برایتان درس عبرت شده، تصمیم میگیرید «صبر کنید» تا وقتی که صدای “ای مادر جان” تان به هوا بلند شود تا کال مارجین شوید.
اگر سناریوی بالا برای شما آشنا به نظر می رسد، نگران نباشید. چراکه این مشکل بسیار همگانی تر از آن چیزی است که فکرش را کنید.
این سناریو یک نکته مهم را نیز به ما می گوید:
پهنه ی ریسک شما (میزان ریسکی که در معرض آن قرار گرفته اید) بزرگتر از میزان تحمل ریسک شما است.
بسیاری از معامله گران بیشتر وقت خود را صرف این می کنند که بفهمند چه چیزی را معامله کنند و روی چه سطحی وارد شوند، اما به میزان ریسکی که می کنند و زمان و مکان خروج از معامله اصلا فکر نمی کنند.
مشکل این عادت این است که ممکن است با دستان خود معامله خود را خراب کنید! چگونه؟ اینگونه که خود را در معرض ریسک بیشتری نسبت به آنچه که می توانید تحمل کنید قرار دهید.
برای مثال، فردی که دنبال هیجان است، تحمل ریسک متفاوتی نسبت به یک فرد درونگرا دارد که فقط می تواند تا حدی تلاطم قیمتی را تحمل کند.
مگر اینکه در یک حساب بزرگ معامله بزنید یا از قبل بدانید که چقدر ریسک در هر معامله با شخصیت معاملاتی شما منطبق است، در غیر این صورت احتمال دارد که ریسک بیشتری نسبت به میزانی که با آن مشکلی ندارید متقبل شوید.
در نتیجه، روند تصمیم گیری شما به دلیل ترس از اشتباه بودن تحلیل، ضعیف و متزلزل می شود و در نهایت مرتکب اشتباهات ناشیانه می شوید.
هیچ کس دوست ندارد ضرر بدهد. اما بازارها تصادفی هستند و شما هم چیزی جز انسان نیستید. بعبارتی خطاکار هستید و بارها و بارها اشتباه می کنید و ضررها به کررات اتفاق می افتند.
پس اگر نمی توانید بر اینکه چند بار در سمت اشتباه معامله قرار می گیرید کنترلی داشته باشید، حداقل کاری که می توانید انجام دهید این است که ریسک خود را کنترل کنید.
دهها عامل مختلف بر میزان پهنه ی ریسک شما تاثیر گذار هستند، اما بیایید روی سه عاملی که به راحتی میتوانیم آنها را کنترل کنیم تمرکز کنیم:
سایز پوزیشن
پوزیشن های بزرگ منجر به تلاطم شدید در سود/زیان شما می شوند. معنی یک پیپ حرکت برای یک پوزیشن بزرگ بسیار متفاوت با یک پیپ حرکت برای یک پوزیشن کوچک است.
اگر لات های بزرگ معامله میکنید، احتمالاً نگران آب شدن حساب خود هستید نه اینکه چگونه برنامه معاملاتی خود را اجرا میکنید.
سایز پوزیشن شما در هر معامله باید بازتابی از اعتماد به نفس معاملاتی شما باشد. سایزی را انتخاب کنید که آنقدری بزرگ باشد که قابل لحاظ کردن باشد، اما آنقدری هم کوچک باشد که اگر پوزیشن ضرر شد برایتان اهمیت چندانی نداشته باشد.
اگر از ایده معاملاتی خود چندان مطمئن نیستید یا اگر در حال حاضر درگیر بسیاری از مسائل مربوط به روانشناسی معاملات هستید، بهتر است از کم شروع کنید و بمرور پیشرفت کنید و خود را ارتقا دهید.
بازه زمانی نگهداری
روزی یک معامله گر (اجازه دهید او را جک بنامیم) یک بار به من گفت که پوزیشن بلندمدت چیزی نیست جز یک پوزیشن کوتاه مدت که فعلا پرسپولیسی و قرمز رنگ است.
جای تعجب نیست که چرا جک دیگر معامله نمی کند.
ببینید، هر چه پوزیشن خود را بیشتر باز نگه دارید، پوزیشن شما بیشتر در معرض نوسانات و تلاطم قیمتی قرار می گیرد.
به یاد داشته باشید که نگه داشتن طولانی مدت معادل افزایش سایز پوزیشن است، زیرا معامله را در معرض طیف وسیع تری از نوسانات احتمالی قیمت قرار می دهد.
یک حد زمانی برای پوزیشن های خود تعریف کنید و نسبت به برنامه زمانی خود قاطع باشید.
اگر یک پوزیشن را برای مدت بیشتر از آنچه در ابتدا برنامهریزی کرده بودید باز نگه دارید، پوزیشن باز خود را در معرض عوامل تاثیر گذار بیشتری نسبت به آنچه که برای آن آماده شده بودید، قرار میدهید و همین شما را به سمت تصمیم گیری احساسی و اشتباهات معاملاتی کلاسیک می برد.
حد ضرر
برخی از معامله گران با گذاشتن استاپ های نزدیک، ریسک پوزیشن سنگین خود را تلافی می کنند. برخی دیگر حد ضررهای اولیه خود را اصلاح می کنند، استاپ های خود را دور می گذراند یا کلا بیخیال ایده گذاشتن حد ضرر می شوند.
سناریوی اول حساب شما را به سمت مرگ تدریجی می برد، در حالی که استراتژی دوم حساب شما را به سمت معاملاتی می برد که می توانند سودهای شما را به باد دهند.
به یاد داشته باشید که حد ضرر دوست شماست. به شما می گوید چه زمانی تحلیل شما اشتباه است و از آنجایی که زیاد مرتکب اشتباه می شوید، بهتر است به گذاشتن آن عادت کنید (قناری در معدن زغال سنگ؟).
نمی گویم که نباید از استراتژی های بالا استفاده کنید. به هر حال همه آنها به دلیلی طرفدار دارند. فقط مطمئن شوید که استراتژی حد ضرر شما با شخصیت معاملاتی شما مطابقت دارد و در پایان روز، سود های شما همچنان بزرگتر از ضررهای شما هستند.
در فارکس، زنده ماندن و اخراج نشدن از بازی، مهمتر از کسب سودهای متوالی است. به هر حال، اگر بازیکن شما اخراج شود برنده شدن بازی سخت می شود. نه؟
یاد بگیرید که پهنه ی ریسک خود را تحت کنترل داشته باشید. اینگونه یک گام به سودآوری پایدار نزدیکتر خواهید شد.
نظرات
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.